سؤال: در کتاب «عوالم فاطمة الزّهراء علیها السلام» به نقل از کتاب
«مجمع النّورَین» فاضل مرندى و نیز از کتاب «ضیاء العالمین» علّامه نباطى فتونى که نیاى بزرگتر مرحوم صاحب جواهر از طرف مادر هستند، حدیث شریف
«لَوْلاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ»
به این صورت آمده است:
«لَوْلاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما»
ترجمه: اگر تو نبودى، جهان را نمی آفریدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، شما را پدید نمی آوردم.
و هم اکنون پرسش این است که:
الف: آیا در این روایت، مشکل فلسفى، نظیر لزوم
«تقدّمُ الشّىء عَلى نفسه»
یا مشکل دیگر فلسفى نیست؟
ب: آیا این روایت از نظر فلسفى و از دیدگاه عقلى مورد پذیرش است؟
ج: خلاصه اینکه آیا این روایت را میتوان به صورت منطقى تفسیر و تحلیل نمود؟
این پرسش بدان جهت است که برخى چنین پنداشته اند که این روایت با برخى باورها و عقاید مسلّم دینى ناسازگار است و ادّعا نموده اند که همه علماى ما، گوینده و معتقد به این روایت را در این مورد در اشتباه و بیراهه می پندارند.
جواب حضرت آیت الله روحانی «حفظه الله»
باسمِه جَلَّتْ أسمائُه
الف: حقیقت این است که مشکل و محذور، تنها در علّتِ آفرینش و ایجادْ ممکن است و نه در هدف نهایى آفرینش؛
با این بیان، اگر از آن حضرت {به صورت مسامحه} به هدف نهایى نیز تعبیر گردد، اشکال مورد اشاره پیش نمی آید.
البته طرح کامل این بحث، فرصت و مجال گسترده اى می طلبد.
{یعنی نیاز به مباحث تخصصی است}
ب: اشکال و محذور فلسفىِ مورد اشاره تنها در علّت موجبه است، و امّا برابر ظاهر روایت {که پیشوایان معصوم هدف نهایى از آفرینش جهان باشند}، در این صورت موردى براى اشکال و توهّم یادشده نمی ماند.
ج: پس از آنکه پیامبر گرامى «صلى الله علیه وآله» نه تنها برترین پدیده آفرینش که والاترین انسان شناخته شد، و پس از آنکه آن حضرت سبب نیکبختى بشریت و عامل نائل آمدن بندگانِ کمال جوى خدا به جایگاه والاى انسانى و کمالات معنوى و زندگى جاودانه عنوان یافت، و با عنایت به این نکته ظریف که درخشش آن وجود گرانمایه و پایندگى و پویندگى راه و رسم مترقى او نیز در گِرو وجود ارجمند على و فاطمه و فرزندان معصوم آن دو وجود ارجمند «علیهم السلام» است، در آن صورت دورترین و نهایی ترین هدف آفرینش جهان و جهانیان براى اندیشمندان ژرفنگر قابل درک و دریافت است.
به ویژه که به جایگاه والاى على «علیه السلام» در قرآن بنگریم که می فرماید: «بَلِّغْ ماأُنْزِلَ إلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ [مِنْ وِلَایةِ عَلِىٍّ] وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ ...»؛
ترجمه: ای پیامبر آنچه از جانب پروردگارت در مورد ولایت على (علیه السلام) به سوى تو فروفرستاده شده است، آن را به مردم برسان؛ و اگر [چنین] نکنى پیام او را نرسانده اى؛ و [در این راه هیچ نگرانى به دل راه مده که] خدا تو را از [گزند] مردم نگاه میدارد، چراکه خدا گروه کفرگرا را راه نمینماید.۱
و نیز در مورد مقام پرفراز فاطمه «علیها السلام» بیندیشیم و به یاد داشته باشیم که پیامبر گرامى «صلى الله علیه وآله» او را نه در جایگاه دخت سرفراز خود، بلکه در مقام والاى مادر گرانقدرِ پدر می خوانْد و از او به عنوان «أمّ أَبِیْها» تعبیر و تجلیل می فرمود.
با این بیان و این نکته ها، براى ما این پندار برخى روشن نشد که دلیل ناسازگارى این حدیث با باورهاى استوار دینى در کجاست؟🤔🤔🤔 و نیز در اشتباه و بیراهه پنداشتن کسى که این حدیث را باور دارد، براى ما سخنى قابل فهم و معنا به نظر نمیرسد.
🌹🌹وَالسَّلامُ عَلی من اتَّبَعَ الهُدَی🌹🌹
پانویس:
1: سوة المائدة، آیه 67.
📚منبع اصلی نقل محتوا:
فضائل و مصائب حضرت زهراء «سلام الله علیها» اثر حضرت آیت الله سید محمد صادق روحانی «حفظه الله تعالی»، نسخه الکترونیکی، ص14،15،16 [با اندکی دخل و تصرف]