مَعْهَد الحقائق الاسلامیة

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ و آلِه: عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِیّ وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الحَوْضَ یَوْمَ القِیامَةِ «تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 449»

مَعْهَد الحقائق الاسلامیة

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ و آلِه: عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِیّ وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الحَوْضَ یَوْمَ القِیامَةِ «تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 449»

مَعْهَد الحقائق الاسلامیة

•﷽⁦•
مَعْهَد الحقائق الإسلامیة یعنی...👇

آیینه تمام نما از حقائق هستی🌍

ما دو شعار داریم
که شدیداً بهش معتقد و پایبندیم

نحن أبناءُ الدلیل نَمیل حیثُ یَمیل

یعنی فقط و فقط تابع دلیل و استدلالیم و با اشخاص کاری نداریم و هرجا که دلیل مارو ببره همراهشیم😊

إعرف الحق تعرف أهله و إعرف الباطل تعرف أهله

و اینم که کلامی از #أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستش یعنی ابتدا حق و باطل رو بشناس بعدش تابعین این دو رو می‌شناسی.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عایشه» ثبت شده است

شهادتی که برای ما رحلت نمیشود!!!

و فرمود: اى مردم، آنگاه که من شهید شدم على نسبت به شما از خودتان صاحب اختیارتر است[1].

وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرینَ[2]

و محمد صلی الله علیه و آله و سلم نیست مگر پیغمبرى از طرف خدا که پیش از او نیز پیغمبرانى بودند و از این جهان در گذشتند، اگر او نیز به مرگ یا شهادت در گذشت باز شما بدین جاهلیت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضررى نخواهد رسانید و خود را به زیان انداخته و هر کس شکر نعمت دین گذارد و در اسلام پایدار ماند البته خداوند جزاى نیک به اعمال شکرگزاران عطا خواهد کرد[3]

 

همه علمای بزرگ شیعه بر این باورند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سبب سمّ به شهادت رسیده اند؛ هرچند بعضی از ایشان به خاطر رعایت تقیه و خفقان موجود در زمان حکومت های ظالم به این مطلب تصریح نکرده‌اند؛ ولی هیچ یک از ایشان مطلبی را که دال بر این باشد که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با موت طبیعی از دنیا رفته اند، نقل نکرده اند.

 

شیخ الطائفه و شیخ مفید قُدس سرُّهما می گویند: ایشان در ۲۸ صفر سال دهم هجری در سن ۶۳ سالگی در مدینه منوره، مسموم به شهادت رسیدند.[4]

محمّد بن حسن فَتّال نیشابوری قُدس سرُّه  می گوید: بدان که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  روز دوشنبه، بیست و هشتم صفر سال دهم از هجرت خود، در شصت و سه سالگی و درحالی که مسموم شده بودند رحلت فرمودند.

گفته شده است: رحلت ایشان در ماه ربیع الاول بوده است و همان قول اول صحیح و مورد اعتماد است و قول دوم شاذّ است[5]

و علامه عظمی مولا محمدباقر مجلسی قُدس سرُّه در آثار مختلفه خود می‌نویسند: شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در سال دهم / یازدهم هجری بوده است.[6]

و آیة الله فی العالمین علامه حلی قُدس سرُّه نیز در آثار مختلفه خویش، شهادت پیامبر را با سم تایید می کنند.[7]

مرحوم محمد علی اردبیلی قُدس سرُّه نیز می‌گویند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه با سم به شهادت رسیدند.[8]

 

 

 

امین الاسلام علامه طبرسی قُدس سرُّه می‌فرمایند: مسلمانان اعتقاد دارند علاوه بر فضیلت نبوت که به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدیه شد، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمدند.[9]

علامه تفرشی و احمد بن تاج‌الدین استرآبادی و استاذ الفقهاء و المجتهدین میرزا جواد تبریزی قُدس سرُّهما نیز فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در سال دهم هجرت مسموم از دنیا رفتند.[10]

و نیز سلاطین علم و تحقیقی همچون شیخ جعفر کاشف الغطاء که شیخ اعظم انصاری از او تعبیر می‌کند به بعض الاساطین و مرحوم شیخ محمدحسن نجفی صاحب موسوعه عظیم جواهرالکلام که مرحوم امام خمینی قُدس سرُّهم افتخار میکنند به اینکه فقه شیعه فقه جواهری است، نیز می‌فرمایند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در سال یازدهم هجری مسموم از دنیا رفتند.[11]

و البته در این بین علامه سماهیجی شیخ عبدالله بن صالح بحرانی قُدس سرُّه آب پاکی را بر روی دست هر حقیقت جویی ریخته و فرمودند:

به نص و اجماع شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به وسیله سم ثابت است[12]؛ در نتیجه جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمی‌ماند!

 

و حتی مهم تر از هر منبع یا شخصیتی دیگر باید گفت که بزرگترین سیره نویس جهان اسلام علامه فقید سید جعفر مرتضی عاملی قُدس سرُّه  در کتاب گرانسنگ خویش الصحیح من سیرة النبی الاعظم/المصطفی من سیرة المصطفی در باب مفصلی تمام جوانب مرتبط با شهادت و ترور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ارزیابی کردند و نتیجه نهایی آن چیزی نبود جز، قطعیت شهادت آن حضرت[13] و حتی در دیگر کتب خود مانند مختصرٌ مفید و صفوة الصحیح نیز به این مباحث پرداختند که اهل تحقیق میتوانند مراجعه کنند[14].

 

و حتی جالب توجه آن است که در باره شهادت آقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اختلافی در اصل مسأله بین شیعه و سنی وجود ندارد و فقط در کیفیت شهادت اختلافاتی موجود است که این را هم بزرگانی مثل علامه جعفر مرتضی عاملی قُدس سرُّه  در خلال مباحث خویش مطرح کردند و هم برخی محققین نظیر جناب نجاح طایی حفظه الله تعالی  در کتاب خویش چه کسانی پیامبر را مسموم کردند؟؟؟[15] و ...

 

اما چرا چندی است که در بین شیعیان مرسوم شده، به جای استعمال لفظ شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از رحلت یا ارتحال استفاده می‌کنند؟؟؟

شاید در مقام دفاع گفته شود: این دست از عزیزان نگاه لغوی به مسأله دارند ولی عقیده ایشان همان شهادت است!!!

اما در مقام اشکال یا حداقل گلایه مندی باید گفت: اگر اینگونه است، چرا در مقابل قبول شهادت و ترور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مقاومت می‌کنند و تبلیغ این مسأله را ناپسند و حتی بالاتر از ناپسند بودن، غلط می‌دانند و مانع تبلیغش می‌شوند؟؟؟!!!

 

 

علی أیّ حال[16]، شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات، خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم در سال ۱۱ هجری در سن ۶۳ سالگی[17] به وسیله سم بوده است[18]؛ و طبق برخی روایات آن دو زن حضرت را مسموم کرده اند[19]!!!

در ۲۴ صفر بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شدت یافت[20].

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگام بیماری فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عائشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روی مبارک خویش را از آنان برگردانید و فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید!!!

سپس دنبال علی بن ابیطالب علیهما السلام فرستادند. چون نظر مبارک، به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و کلماتی به حضرت فرمود. هنگامی که علی بن ابی طالب علیهما السلام از نزد آن حضرت خارج شد عمر و ابوبکر به او گفتند: خلیلت به تو چه گفت؟ فرمود: «هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز میشود»[21]

 

 

شایسته است نکته‌ای تذکر داده شود که در بعضی نقل ها سال شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سال ۱۰ هجری ذکر شده و در برخی سال ۱۱، اما دلیل آن می‌تواند این باشد که گروهی برای بیان تاریخ شهادت، سال هجری را با همان ملاک و معنای واقعی آن لحاظ کردند؛ یعنی سالی که ابتدای آن از ربیع الاول شروع می‌شود و گروهی نیز برای بیان تاریخ شهادت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سال هجری را مطابق با تغییری که عمر بن خطاب علیه الهاویة ایجاد کرد لحاظ کردند؛ یعنی سالی که ابتدای آن از محرم می‌باشد[22]؛

پس توجه داشته باشید.

 

 

«وَالسَّلامُ عَلی مَنِ إتّبَعَ الهُدَی»

 

 

 

 


[1]. أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم، ص،523.

[2]. آل عمران 144.

[3]. ترجمه المیزان.

[4]. المقنعه، ص۴۵۶، تهذیب الاحکام،ج۶، ص۲.

[5]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة) ج 1، ص 71.

[6]. بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار،ج۲۲،ص۵۱۴؛ ملاذ الاخیار، ج۹، ص۸؛ جلاءالعیون (تحقیق امامیان)، ص ۱۴۴.

[7]. منتهی المطلب،ج13،ص259؛ تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة، ج‏2، ص 118.

[8]. جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، ج۲، ص۴۶۳.

[9]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن (ط - اعلمی)، جلد 9 ص 204.

[10]. نقد الرجال، ج‏5، ص 318؛ آثار احمدی (به کوشش میرهاشم محدث)، ص۳۶۰؛ الانوار الالهیة فی المسائل العقائدیة، ص۲۶۵.

[11]. کشف الغطاء عن مبهمات شریعه الغراء(ط بوستان کتاب)، ج 1 ص 5۷؛ جواهر الکلام (ط. القدیمة، دار احیاء التراث)، ج20، ص79.

[12]. رسائل آل طوق القطیفی، ج۴، ص۴۷.

[13]. الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۳۳، الفصل الثالث: رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله مات شهیدا، ص۱۴۱-۱۹۱.

[14]. مختصر مفید، ج ۳، سوال ۱۶۳ ص ۹۸، ج ۴، س ۲۱۷ ص۱۷۴، ج ۵، س ۲۷۰ ص ۱۴۹، ج ۶، س ۳۲۵ ص ۱۱۷، ج ۷، س ۴۰۴ ص ۱۸۴، ج ۱۹، س ۱۱۶۱ ص ۱۷۰ و س ۱۱۶۲ ص ۱۷۱ و مجلدات و صفحات دیگری که اشاره به استشهاد یا اغتیال رسول اکرم داشتند نظیر: ج ۱۱، ص ۱۳۱، ج ۱۲، ص ۲۶۱، ج ۱۴، ص ۱۱۰ و...؛ صفوة الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله، ص ۳۸۸.

[15]. چه کسانی پیامبر صلی الله علیه و آله را مسموم کردند؟، فصل ۱۰ و ۱۱ از ص ۱۵۳ تا آخر کتاب.

[16]. از این قسمت بدون هیچ دخل وتصرفی از کتاب تقویم شیعه ص ۷۶ و ۷۷ نقل شده و تمام منابع مطابق همان کتاب ذکر شده.

[17]. مسار الشیعه: ص ۲۷. المقنعه: ص ۴۵۶. ارشاد: جلد ۱، ص ۱۸۹. تهذیب الاحکام: ج ۶، ص ۲. جامع الاخبار: ص، ۲۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۵ ، ۵۳ ، ۲۶۹. تاج الموالید: ص ۷. معالم الزلفی: ج ۱،  ص ۴۲۶. بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۵۲۹، ج ۹۷، ص ۱۶۸. مجمع البیان: ج ۲،  ص ۲۱۴. قصص الانبیاء راوندی: ص ۳۵۷. شرح احقاق الحق: ج ۱۰،  ص ۴۳۵. کشف الغمة: ج ۱، ص ۱۶. تحریر الاحکام، ج ۱،  ص ۱۳۰. روضة الواعظین: ص ۷۱. الدروس: ج ۲،  ص ۶. تقویم المحسنین: ص ۱۵. اختیارات: ص ۲۲. ینابیع الموده: ج ۲، ص ۳۳۹. شرح نهج‌البلاغه: ج ۱۰،  ص ۱۸۴.

[18]. کتاب سلیم رحمه الله: ج ۲،  ص ۸۳۸  ، ۸۳۷. بصائر الدرجات: ص ۵۰۳. کافی: ج ۱،  ص ۵۳۳. المحاسن: ج ۲،  ص ۲۶۲. المقنعة: ص ۴۵۶. تهذیب الاحکام: ج ۶، ص ۲. اعلام الوری: ج ۱،  ص ۸۰. بحارالانوار: ج ۱۷،  ص ۴۰۵ ، ۴۰۶ ، ج ۳۳،  ص ۲۶۷ ، ج ۴۳،  ص ۳۲۷. الخرائج والجرائح: ج ۱،  ص ۳۸ ، ۲۲۴ ، ۲۴۱. مصائب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ص ۲۱. معالم الزلفی: ج ۱،  ص ۴۲۵. جامع الاصول: ج ۱۱،  ص ۳۸. مستدرک سفینة البحار: ج ۶،  ص ۲۹۶. الطبقات الکبری: ج ۲،  ص ۲۰۰. سنن ابی داود: ج ۴،  ص ۱۷۴. شرح نهج البلاغه: ج ۱۰،  ص ۲۲۱.

[19]. تفسیرقمی: ج ۲، ص ۳۷۶. تفسیرعیاشی: ج ۱، ص ۲۰۰. الصراط المستقیم: ج ۳، ص ۱۶۸. تفسیر صافی: ج ۱، ص ۳۹۰ ، ۳۸۹ ، ج ۵، ص ۱۹۴. بحار الانوار: ج ۲۲، ص ۲۳۹ ، ۲۴۶ ، ۵۱۶، ج ۲۸، ص ۲۱ ، ۹۷، ج ۳۱، ص ۶۴۱. اربعین قمی: ص ۶۲۷. معالم الزلفی: ج ۱، ص ۴۲۶. تفسیر برهان: ج ۱، ص ۳۲۰. ارشاد القلوب: ج ۲، ص ۳۳۱ ، ۳۳۰. تفسیر کنز الدقائق: ج ۲، ص ۲۵۱. تفسیر نور الثقلین: جلد ۱، ص ۴۰۱ ، ج ۵ ، ص ۳۶۷.

[20]. مستدرک سفینة البحار: ج ۶، ص ۲۹۵. وقائع الشهور: ص ۵۵.

[21]. کافی: ج ۱، ص ۲۹۶، ج ۸، ص ۱۴۷. بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۴۶۵، ۴۶۱.

[22]. صفوة الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله، ص ۳۸۸ و ۳۸۹.

میرزا جواد جامی
۱۴ مهر ۰۰ ، ۱۳:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر